به گزارش شهرآرانیوز، بابک خواجهپاشا فیلمساز، فیلمنامهنویس و بازیگر است. او برای نگارش «در آغوش درخت» سیمرغ بلورین بهترین فیلمنامه را از چهلویکمین دوره جشنواره فیلم فجر دریافت کرد و برای کارگردانی همین فیلم دیپلم افتخار بهترین کارگردانی فیلم اول را نیز از آن خود کرد. خواجهپاشا با «آبی روشن» دومین ساخته سینمایی خود برای دومین بار در چهلودومین جشنواره فیلم فجر حضور دارد. شهرآرانیوز به همین بهانه با وی گفتوگویی انجام داد.
فکر میکنید فیلمتان چه فاکتورهایی داشته که برای رقابت در این دوره انتخاب شده است؟
جشنواره فیلم فجر هر سال سعی میکند آثاری را در خود جای دهد که نگاه متفاوتی داشته باشند و بتواند اقشار متفاوت را به سمت سینما جذب کنند. همچنین سعی میکند سینماگرهایی تازه با نگاههای خلاقانه را دعوت کند. به نظر امسال هم این سیاست را لحاظ کرده است. هر ساله سیاستهای کلی فرهنگی جامعه هم سبب میشود که این اولویتها در جشنواره فیلم فجر لحاظ شود یعنی با بررسیهای اجتماعی به این نتیجه میرسند که کدام آثار در حال حاضر میتوانند اولویت داشته باشند، در این رویداد حاضر باشد.
درباره مضمون این فیلم توضیح دهید.
شاید با توجه به اینکه در حال حاضر خانواده و اخلاق یکی از مباحث مهم در جامعه امروزی ما و در جهان است، فیلم ما قابل دانسته شد تا در جشنواره فجر حاضر باشد. چون «آبی روشن» فیلمی است کاملا انسانی. در جهان امروز که شاید آن لایههای درونی انسانها پنهان و روابط پیچیده شده است فیلمم میتواند تلنگری باشد.
اولین پیامی که «آبی روشن» برای مخاطب دارد موضوع تاوان است. ما آدمها گاهی فراموش میکنیم که هر کردهای تاوان دارد. باید مراقب باشیم. یعنی باید بهشدت مراقب حق دیگری باشیم. حواسمان باشد که در زیستمان حق دیگری بر گردن ما نماند. «آبی روشن» درباره اخلاقیات و روابط انسانهاست شاید روزی اشتباهی کردیم که باید جبران کنیم.
در روند ساخت فیلم، قدم اول انتخاب فیلمنامه است. فیلمنامه مشترک امیر ابیلی و داوود گنجوی چه معیارها یا جذابیتی برای شما داشت؟
فیلمساز زمانی که قرار است سراغ یک ایده و فکر برود باید این ایده با درون او عجین باشد. اگر به دنبال سینمای صادقانه هستیم باید به درونمان رجوع کنیم. مضمون فیلم نامه «آبی روشن» با درون و ساختار وجودی من همراه و همنشین بود. میتوانستم به راحتی درکش کنم. هم مضمونی که درباره امام رضا(ع) داشت و هم محتوای انسانی آن. همچنین گفتمان نسلهایی که درون فیلم جای گرفته بود. همه اینها من را سمت تولید این فیلم سوق داد. الان هم بسیار خوشحال هستم که توانستم این فیلم را بسازم.
بازیگران این فیلم ترکیبی از بازیگران جوان در کنار بازیگران باتجربه و کاربلد است. چطور به این ترکیب رسیدید؟
گزینههای مختلفی را بررسی کردیم اما یک اولویت داشتیم، اینکه اولا بازیگرانی انتخاب شوند که توانایی بازی در یک فضای رئالیستی را داشته باشند و فضای حرفهای را بشناسند. ثانیا به نقشهای قبلی آنها توجه کردیم تا نسبت به نقشی که قرار است در این فیلم بگیرند متفاوت باشد. یعنی مخاطب وقتی آنها را در فیلم میبیند پیش فرضی نسبت به نقش او نداشته باشد. با همین شرایط با بازیگران مذاکره کردیم و به ترکیب مهران احمدی، مهران غفوریان، سارا حاتمی، مرتضی امینی تبار رسیدیم که به نظرم انتخابهای درست و بهجایی برای نقشها بود.
فیلمبرداری این فیلم در شهرهای خلخال، تالش، نیشابور، مشهد و تهران انجام شد. کار در شهرهای مختلف چالشی برای شما به همراه نداشت؟
اینکه فیلم ما باید در طبیعت و مسیری پر از زیبایی فیلمبرداری میشد، هم از نظر فرم و هم از لحاظ محتوا ما را مجبور میکرد به شهرهای مختلف سفر کنیم و آنجا کار کنیم. در این شهرها بیشتر لطف و کرامت بود و مردم بسیار همراهی و همکاری کردند. هر عزیزی تا آن جایی که میتوانست دست ما را گرفت و کمکمان کرد. امیدوارم حاصل همه اینها فیلمی راضیکننده باشد.